نحوه صحیح مطالعه درس عربی
دسته بندی | جزوه های درسی |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 231 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 3 |
در این فایل نحوه صحیح مطالعه درس عربی و علاقه مند شدن به آن ارائه شده است.
مقاله درباره آمیختگی زبان عربی
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 45 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 42 |
*مقاله درباره آمیختگی زبان عربی*
فهرستمقدمه 1
فهرست 3
بخش اول : مقدمات صرف (تجزیه) 5
حروف شمسی و قمری 5
حرکت 6
تنوین 7
اقسام کلمه (اسم ـ فعل ـ حرف) 8
علامتهای شناخت اسم 8
علامتهای شناخت فعل 9
اسم از نظر جنس 10
اسم از نظر تعداد 11
اسمهای اشاره 14
اسم استفهام (پرسشی) 15
ضمایر منفصل 17
عنوان صفحه
مبحث فعل 20
فعل ماضی 20
تمرین 22
فعل مضارع 23
تمرین 25
فعل مستقبل ـ نفی ـ نهی 28
کاربرد فعل در جمله 30
پاسخ به جمله های سئوالی 31
فعل امر 32
صرف فعل امر حاضر 33
سنجیدن کلمات (میزان صرفی) 35
مبحث حرف 37
بخش دوم : مقدمات نحو (ترکیب) 39
جمله اسمیه (مبتدا ـ خبر) 40
جار و مجرور 42
مقدمه
آمیختگی کامل زبان عربی با زبان فارسی و پیوند این دو زبان به
گونه ای است که بر کسی پوشیده نیست تا جایی که کمتر نوشته یا شعری را در زبان فارسی می توان یافت که از واژه ها و کلمات عربی تهی باشد و برای فهمیدن و درک بهتر شاهکارهای ادبی زبان فارسی و آثار فقیهان ، سخنوران و شاعران بزرگ ایران ،آشنایی مختصری با این زبان ضروری و مفید به نظر می رسد .
از سوی دیگر درس عربی از جمله معدود درسهایی است که دانش آموزان هم در دوره راهنمایی و هم در دوره دبیرستان در تمام رشته های تحصیلی با آن سرو کار دارند .
با توجه به این مطالب خوشحالم که توفیق الهی نصیب شد و توانستم مطالب و نکات تازه ای که مناسب با نکات و قوائد کتب دوره راهنمایی است به رشته تحریر در آورم، لازم به ذکر است بعضی از مطالب در کتابهای راهنمایی عنوان نشده است ولی برای اطلاعات بیشتر دانش آموزان محترم آورده شده و نیز سعی شده که مطالب با توجه به ترتیب درسهای کتابهای اول ـ دوم و سوم راهنمایی باشد ولی بر حسب ضرورت بعضی از مطالب جا به جا آورده شده است .
این مجموعه هم برای دانش آموزان دوره راهنمایی لازم است و هم پیش نیاز دانش آموزان دوره دبیرستان می باشد .
این مجموعه شامل دو بخش است . الف ) بخش صرف (ویژگیهای کلمه) . ب) بخش نحو (نقش و کاربرد کلمه در جمله) .
منابع مورد استفاده : 1ـ عربی به زبان ساده تألیف آقای سید کاظم موسوی و رضا روزبه . 2ـ کتب درسی دوره راهنمایی و دبیرستان .
بخش اول : مقدمات صرف (تجزیه)
حروف شمسی و قمری :
الفبای عربی 28 حرف است که نیمی از حروف شمسی و نیمی دیگر قمری هستند :
حروف شمسی : حروفی هستند که هرگاه بعد از «ال» قرار گیرند «ل» خوانده نمی شود و حرف بعد از «ل» مشّدد «ــّــ» تلفظ می شود . مانند ال + شمس = الشّمس «اشّمس خوانده می شود» . حروف شمسی عبارتند از « ت ـ ث ـ د ـ ذ ـ ر ـ ز ـ س ـ ش ـ ص ـ ض ـ ط ـ ظ ـ ل ـ ن»
حروف قمری : حروفی هستند که هرگاه «ال» بر سر آنها وارد شود ، کلمه را همانطور که می نویسیم تلفظ می کنیم مانند الْقمر «ماه» . برای آسانی به خاطر سپردن حروف قمری تمام آنها را در یک جمله به کار برده ایم «باغ وقف حکیم خجعله»
تذکر : اگر «الف» را نیز یک حروف به حساب آوریم ، حروف الفبای عربی «29»حرف خواهد بود .
فرق همزه و الف :
1ـ «الف» همیشه ساکن است ولی همزه علاوه بر سکون ، حرکات دیگر {ـَـ ، ــِـ ، ـُـ} را نیز می پذیرد . مانند : (أِکرام ـ أَنزالَ ـ أُوتی) .
2ـ «الف» چون ساکن است هیچگاه در ابتدای کلمه واقع نمیشود ولی همزه هم در اول هم در وسط و هم در آخر کلمه واقع می شود . مانند (أَکل ـ سَأَلَ ـ قَرَأَ)
حرکت :
حرکت در زبان عربی بوسیله تلفظ حروف می باشد و سه حرکت فتحه (ــَــ) ، ضمه(ــُــ) و کسره (ـــِــ) در عربی وجود دارد .
الف ـ حرفی که فتحه دارد مفتوح نامیده می شود . مانند : «م» در «مَسجد» .
ب ـ حرفی که ضمه دارد مضموم نامیده می شود . مانند : «م» در «مُعلّم»
ج ـ حرفی که کسره دارد مکسور نامیده می شود . مانند : «ت» در «تِلمیذ»
مقاله تاریخ زبان فارسی
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 35 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 36 |
*مقاله تاریخ زبان فارسی*
محمد تقی بهار
برگرفته از: بهار، محمدتقی.(1381).سبک شناسی. تهران:زوار.ج 1.
زبان ایرانی : دانشمندان زبان شناس برآنند که زبان های امروزی دنیا بر سه بخش است:
نخست- بخش یک هجائی (یک سیلابی) و این قسم زبان ها را زبان های ریشگی نامند، زیرا لغات این زبان ها تنها یک ریشه است که به اوّل یا آخر آن هجاهایی نیفزوده اند. زبان چینی، آنامی و سیامی را از این دسته می دانند، در زبان های ریشگی شماره ی لغت ها محدود است، چنانکه گویند چینیان برای بیان فکر خود ناگریزند لغات را پس و پیش کنند یا مراد خود را با تغییر لحن و آهنگ کلمه بفهمانند.
دوم- بخش زبان های ملتصق این زبان ها یک هجائی نیست چه در لغات این زبان به هنگام اشتقاق هجاهائی بر ریشه ی اصلی افزوده می شود ولی ریشه ی اصلی از افزودن هجاها هیچگاه تغییر نمیکند و دست نمیخورد و هر چه بر او افزایند به آخر او الحاق می شود. مردمی که زبانشان را ملتصق خوانند اینانند:
1- مردم اورال و آلتائی که شاخه ی از نژاد زردپوست می باشند مانند مغولان و تاتاران و ترکان و مردم دونغوز و فین و ساموئید و بیشتر ساکنان سیبریا و دشت قبچاق 2- مردم ژاپن و اهالی کره 3- دراوید، و باسک از مردم هند 4- بومیان آمریکا، 5- مردم نوبی (جنوب مصر در آفریقا) مردم هُوتْ تِنْ تُتْ مردم کافرْ و سیاه پوستان آفریقا 6- مردم استرالیا.
سوم- بخش زبانهای پیوندی، در این زبان ها بر ریشه و ماده ی لغات هجاهائی افزوده می شود ولی نه تنها به آخر ریشه، بلکه به آخر و اوّل ریشه هم- دیگر اینکه ریشه ی لغت بر اثر افزایش تغییر میکند، گوئی که ریشه با آنچه بر وی افزوده شده است جوش خورده و پیوند یافته است- به خلاف زبان ملتصق که چون ریشه تغییر نمیکند هجاهائی که بر ریشه افزوده است مثل آن است که به ریشه چسبانده باشند نه با او پیوسته باشد.
زبان های پیوندی اینهاست:
الف- زبانهای سامی مانند عبری، عربی و آرامی که بعد سُریانی نامیده شد، و در عهد قدیم زبان های فنیقی و بابلی و آشوری و زبان مردم "قرطاجنه" که شعبه بوده اند از فنیقیان و زبان حیمری.
ب-زبان های مردم هند و اروپایی به معنی اعم:آریائیان هند- آریائیان ایران؛ یونانیان- ایتالیائیان- مردا سِلْت(بومیان اروپائی غربی) ژرمنی (آلمان و آنگلوساکسون و مردم اسکاندیناوی)- لِتْ و لیتوانی و سلاو (که روس و سلاوهای شرقی اروپا و مردم بلغار و صرب و سایر سلاوهای بالکان باشند)
علمای زبان شناسی برآنند که زبان های بخش سوّم از مراحل زبان های بخش اوّل و دوّم در گذشته و ترّقی کرده تا بدین درجه رسیده است- یعنی این زبان ها مستقلاً در سیر تطوّر کمال یافته و به مرحله ای رسیده است که اکنون مشاهده می کنیم و ما در این پاره به تفصیل گفتگو خواهیم کرد.
زبان پارسی
فارسی زبانی است که امروز بیشتر مردم ایران، افغانستان، تاجیکستان و قسمتی از هند، ترکستان، قفقاز و بین النهرین بدان زبان سخن می گویند، نامه می نویسند و شعر میسرایند.
تاریخ زبان ایران تا هفتصد سال پیش از مسیح روشن و در دست است و از آن پیش نیز از روی آگاهی های علمی دیگر می دانیم که در سرزمین پهناور ایران- سرزمینی که از سوی خراسان (مشرق) به مرز تبّت و ریگزار ترکستان چین و از جنوب شرقی به کشور پنجاب و از نیمروز (جنوب) به سند و خلیج پارس و بحر عمان و از شمال به کشور سکاها و سارمات ها (جنوبی روسیّه امروز) تا دانوب و یونان و از مغرب به کشور سوریّه و دشت حجاز و یمن می پیوست مردم به زبانی که ریشه و اصل زبان امروز ماست سخن میگفتهاند.
زرتشت پیمبر ایرانی می گوید که ایرانیان از سرزمینی که "اَیْرانَ وَیجَ" نام داشت و ویژه ی ایرانیان بود، به سبب سرمای سخت و پیدا آمدن ارواح اهریمنی کوچ کردند و به سرزمین ایران درآمدند. دانشمندان دیگر نیز دریافته اند که طایفه ی "اَیْریا" از سرزمینی که زادگاه اصلی آنان بود برخاسته گروهی به ایران،گروهی به پنجاب و برخی به اروپا شتافته اند و در این کشورها به کار کشاورزی و چوپانی پرداخته اند و زبان مردم ایران، هند و اروپا همه شاخه هایی هستند که از آن بیخ رسته و باز هر شاخ شاخه ی دیگر زده و هر شاخه ی برگ و باری دیگرگون برآورده است.
در علم نژادشناسی مردم اروپائی را به هشت شعبه بخش کرده اند و زبان آنان را نیز از یک اصل دانسته اند به طریقی که گذشت.
ما را اینجا به سایر زبان ها کاری نیست، چه آن علم خود به دانستنی های دیگر که آن را زبان شناسی و فقه اللّغه گویند باز بسته است. ما باید بدانیم که تاریخ زبان مادری ما از روزی که نیاکان ما بدین سرزمین درآمده اند تا به امروز چه بوده است و چه شده است و چه تطورّها و گردش هایی در آن یافته است، از این رو به قدیم ترین زبان های ایران باز می گردیم.
زبان مادی
قدیم ترین یادگاری که از زندگی نیاکان باستانی ما باقی است "نُسک های اَوسْتا" است که شامل سروده های دینی، احکام مذهبی و محتوی تواریخی است که شاهنامه ی فردوسی نمودار آن است و مطالب تاریخی آن کتاب از "کیومرث" تا زمان "گشتاسب شاه" می پیوندد، و پادشاهی اَپَرداتَه(پیشدادیان)،کَویان(کیان) و زمانه ی هفت خدائی را با هجوم بیگانگان، مانند: اژیدهاک (ضحاک) و فراسیاک تور(افراسیاب) ترک تا پیدا آمدن زردتشت سپیتمان شرح می دهد.
در این روایات همه جا می رساند که رشته ی ارتباط سیاسی، اجتماعی و ادبی ایران هیچ وقت نگسسته و زبان این کشور نیز به قدیم ترین زبان های تاریخی یا قبل از تاریخ می پیوندد و "گاثه ی زردشت" نمونه ی کهن ترین آن زبان هاست.
امّا آنچه از تواریخ ایران، روم، نوشته های سمگ و تواریخ دیگر مردم همسایه بر می آید، دوران تاریخی ایران از مردم "ماد" که یونانیان آن را مدی و به زبان دری "مای" و "ماه" گویند برنمیگذرد، و پیداست